سفر به اصفهان
چون من خیلی استرس داشتم ک مبادا خدایی نکرده مشکلی پیش بیاد بابایی تصمیم گرفت منو ببره اصفهان که کناره مامان گلی و بچه ها آروم تر باشم و تو هم در کمال آرامش تو دل مامانی رشد کنی صبح زود راهی شدیم و تا ظهر رسیدیم
نویسنده :
مامان نادیا
11:55